محل تبلیغات شما

امروز چهارشنبه ست دهمین روز از ماه مهر ، مهرادی خوابه ، باباش رفته سر فیلمبرداری یه کار دوسه روزه منم بعدازچندوقت با خیال راحت گوشی به دست دارم پست میذارم . یکماهی میشد گوشیم باتریش خراب بود و مدام خاموش میشد طوری که خونه پرش با شارژ 100% یه ربع میشد باهاش کار کرد ، بالاخره دیروز باتری خریدم براش میخواستم عوضش کنم یک میلیون بذارم و گوشیمو بفروشم یکی دیگه بخرم اما دیدم هیچی نمیشه خرید باهاش بی خیال شدم . دوم مهر از مشهد برگشتم اونجا که بودم دوتا سکه تمام مهراد رو فروختم و پولش رو دادم به برادرهام و خواهرم ، پدرم اما قبول نکرد ! دومیلیون بهش بدهکار بودیم گفت باشه هدیه خونه خریدنتون هرچه اصرار کردم که من از شما توقع کادو ندارم و همینکه بهمون پول قرض دادید کافی اما زیر بار نرفت گفتم پدرشوهر من با اون اوضاع تقریبا خوب مالی 200 هزارتومان پول نقد هدیه دادن شماهم همونقدر بده گفت نه

هفته ای پرازتعطیلی

سفر 20 روزه مون هم به پایان رسید

سفر پایان تابستان

گفتم ,خونه ,رو ,، ,اس ,یه ,؟ گفتم ,به من ,20 روز ,هم به ,بهت گفتم

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

وبلاگ کوچولوی من Faith رپ فارسی